چند وقتی است که اشک هاییش بی اختیار سرازیر می شوند
چند وقتی است که بی اختیار،اختیار می کند تا سفره ی دلش را پهن کند
چند وقتی است که کمی ازدرس دادن اجتناب کند
چند وقتی است که پچه ها با او سراسیمه همدلی و دلسوزی می کنند
چند وقتی است که مهر مادرش مهر نهاده بر کلاس ما
چند وقتی است که...
صدایش می گیردیا در نمی آید
اخر نفهمیدیم بخندیم یا گریه کنیم.هنوز از عکس العمل پنهانمان بی خبریم
وای
هنوز به دعا محتاجیم
این که همیگی است
اما شما لحظه ای خود را جای آموزگارمان قرار بدهید
اول در icu بعد در بخش و بعد دوباره جای اول
خدایا
از تو می ترسیم
و از حقیقت چیزی سرمان نمیشود
اما
اما
فقط به یک کلمه دعای شما محتاجیم
محتاج
نیازمند
عاجز
درک کنید
نظرات شما عزیزان: